تولد 10 اردیبهشت سال 1310 در شهر طالقان شهادت 7 مهر سال 1360 در کهریزک تهران
شهید ولی الله فلاحی، یکی از سرتیپهای نیروی زمینی ارتش و یک نظامی ارشد ایرانی بود. او تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در شهر طالقان و در دبیرستان نظام تهران گذراند. پس از دریافت دیپلم در مهرماه سال ۱۳۳۰، وارد دانشکده افسری شد و با درجه ستوان دوم و رشته زرهی از آن دانشکده فارغالتحصیل شد. سپس خدمت خود را در لشکر ۹۲ زرهی آغاز کرد.
فلاحی در دوره ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ به دلیل اعتراضات خود در برابر حکومت پهلوی، چهار بار به زندان افتاد، اما به دلیل دانش و تفکر برجستهاش، در میان افسران با استعداد و مورد احترام ارتش شاهنشاهی قرار گرفت و همواره به او احترام گذاشتند. او با درجه سرهنگ دوم، همراه با گروهی از افسران ایرانی، به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتشبس ویتنام فعالیت میکرد و از سال ۱۳۵۱ تا اواسط ۱۳۵۳ در این کشور مستقر بود. پس از به دست آوردن درجه سرتیپی، در تاریخ ۱۲ مهرماه ۱۳۵۷ به شیراز منتقل شد و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز در ادامه مسیر حرفهای خود فعالیت کرد.
جدول محتوا
Toggleسوابق نظامی شهید ولی الله فلاحی
جانشینی فرماندهی مرکز پیاده شیراز
به علاوه، ولیالله فلاحی در زمانی که فعالیتهای مردم در شیراز علیه حکومت پهلوی در حال افزایش بود، همراهی میکرد. این همراهی باعث شد که حکومت نظامی در بیشتر شهرهای ایران، از جمله شیراز، تشکیل شود. فلاحی تلاش کرد تا حکومت نظامی را لغو کند و نیروهای ارتش را از خیابانها باز کند، به طوری که وظیفه اجرای این حکم به شهربانی داده شد.
فرماندهی نیروی زمینی ارتش
بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، ولیالله فلاحی برای سمت فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. یک ماه پس از انقلاب، در اسفند ماه ۱۳۵۷، گروهی از نیروهای احزاب کرد به پادگانهای ارتش و ژاندارمری در شهرهای کردستان از جمله مهاباد، سنندج، بانه، مریوان و دیگر شهرها حمله کردند و آنها را محاصره کردند. فلاحی به دستور امیر سپهبد قرنی (رئیس وقت ستاد ارتش) و با همراهی سه گردان از نیروهای لشکر یکم پیاده تهران، به منطقه رفت و با یاری بخشی از نیروهای لشکر ۶۴ ارومیه و لشکر ۲۸ پیاده کردستان از سقوط پادگان سنندج و گسترش حوزه نفوذ حزب دموکرات به جنوب جلوگیری کرد.
دولت موقت و نیروهای سیاسی نزدیک به آن در پی راهکاری برای پایان دادن به درگیری بودند که بر پایه آن توافق شد که تأمین امنیت شهرهای کردستان به گونه موقت بر عهده نیروهای پیشمرگان مسلمان کرد قرار گیرد و نیروهای ارتش در امور انتظامی شهرها دخالت نکنند. در این شرایط، سرلشکر قرنی استعفا داد و سرلشکر ناصر فربد جانشین او شد. اما ولیالله فلاحی با بینش نظامی و هوشیاری راهبردی این واقعیت را درک کرده بود که ممکن است احزاب مسلح از فرصت آتشبس موقت برای بازسازی نیروها، عضوگیری دوباره در شهرها و تثبیت موقعیت خود در میان عشایر منطقه بهره بگیرند. بنابراین، در تمام مدتی که آتشبس ناپایدار حکمفرما بود، عناصر اطلاعاتی یگانهای عملکننده ارتش در منطقه نه تنها فعالیتهای احزاب مسلح، بلکه حمایت و لجستیک عراق در مناطق مرزی را نیز زیر نظر داشتند.
با افزایش دوباره درگیریها در آغاز تابستان ۱۳۵۸، ولیالله فلاحی بار دیگر در منطقه حاضر شد و فرماندهی یگانهای ارتش را به عهده گرفت.
فرماندهی ستاد مشترک ارتش
با درجه سرتیپی، ولیالله فلاحی در ۲۹ خردادماه سال ۵۹ بهعنوان رئیس ستاد مشترک ارتش (فرمانده کل ارتش) بعد از سرلشکر شادمهر منصوب شد.
در تابستان۵۹، کودتای پایگاه نوژه در نیروی هوایی و زمینی به وقوع پیوست و در این مخاطبه، فلاحی به دستور امیر سپهبد قرنی (رئیس وقت ستاد ارتش) و با همراهی سه گردان از نیروهای لشکر یکم پیاده تهران، به منطقه رفت و با یاری بخشی از نیروهای لشکر ۶۴ ارومیه و لشکر ۲۸ پیاده کردستان از سقوط پادگان سنندج و گسترش حوزه نفوذ حزب دموکرات به جنوب جلوگیری کرد.
با آغاز جنگ عراق، به دلیل نبود توان رزمی و عملیاتی در یگانهای آسیب دیده ارتش و نابسامانی شرایط سیاسی کشور، بخش بزرگی از توان رزمی نیروها برای زمینگیر ساختن ماشین جنگی عراق و جلوگیری از پیشروی آن در غرب کشور و خوزستان هزینه شد. به طور موفقانه فلاحی در سال اول دشمن را در غرب کشور سرپل ذهاب و بازی دراز و میمک متوقف کرد و در خوزستان هم سعی بر زمینگیری و توقف دشمن بود؛ هر چند مناطقی از غرب و جنوبغرب تحت اشغال عراق باقی ماند.
وی آرزوی خود را برآورده کرد و وضعیت راهبردی جنگ دگرگون و زمینه برای پیروزیهای بزرگ آینده فراهم شد. اینکه ولیالله فلاحی در سقوط هواپیما جان خود را از دست داد اما ارثی از کارنامهاش برای همیشه برای نسلهای آینده، بهویژه ارتش ایران، باقی ماند.
خصوصیات فردی و شخصیتی شهید فلاحی
ویژگیهای فردی و شخصیتی ولیالله فلاحی باعث شده تا او در جرگه یکی از موفقترین رؤسای ستاد در تاریخ ارتش ایران بهشمار آید. یکی از ویژگیهای بارز او، شناخت دقیق و درست از سازمان ارتش و عملکرد آن بود. با تجربه عملی کار در رکن یکم ارتش و گذراندن دورههای عالی نظامی در آمریکا، او به نقاط قوت و ضعف این سازمان و ویژگیها و روحیات افسران زیردست خود شناختی فراگیر داشت.
ویژگی دیگر فلاحی، واقعنگری و برداشت ژرف و درست او از جستارهای راهبردی و نظامی و همچنین مسائل سیاسی و اجتماعی بود. هوشیاری سرشتی و بینش اجتماعی گستردهاش، او را در زمره نخستین افسران ارتش قرار داد که پیروی محض از سلسله مراتب نظامی را کنار گذاشته و به جهت باور به این اصل که کارکرد اصلی نیروهای مسلح کشور نه پاسداری از قدرت و منافع یک فرد یا گروه وِیژه، بلکه نگاهبانی از کیان و تمامیت ارضی ایران است، اقدام به تغییرات موثر در نگرشها و سیاستهای نظامی ارتش کرد.
فلاحی به کاربردی کردن دانش نظامی در جریان طراحی راهبردها و تاکتیکهای جنگی متمرکز بود. او نزدیک به ده سال از دوران خدمت خود را در مقام استاد و مدیر آموزش دورههای عالی فرماندهی و ستاد در دانشگاه جنگ گذراند، و از این تجربه بهکارگیری دانش روز نظامی و بکار گماردن نیروهای کاردان در ساماندهی مقاومت در شرایط بحرانی استفاده کرد.
در کل، فلاحی با تواناییها و شخصیت قویاش، توانست نقش بسزایی در مدیریت بحرانها و جنگهای مختلف کشور ایفا کند و به عنوان یکی از رهبران نظامی برجسته تاریخ ارتش ایران بهیاد ماندنی باقی ماند.
نحوه شهادت ولی الله فلاحی
در ششم مهرماه سال ۱۳۶۰، پس از یکسال مقاومت در برابر ارتش عراق، نیروهای ایرانی طی یک عملیات گسترده با محوریت لشکر ۷۷ پیاده خراسان، محاصره آبادان را بهطور کامل شکستند. ولیالله فلاحی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش، در روز هفتم مهرماه در قرارگاه عملیاتی لشکر ۷۷ در ماهشهر، لشکر ۷۷ خراسان را لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه نامید. در این مراسم وزیر دفاع، نامجو، فکوری و ظهیرنژاد نیز حضور داشتند. پس از این مراسم، غیر از ظهیرنژاد، بقیه فرماندهان عازم اهواز شدند.
اما ولیالله فلاحی، همراه با چند فرمانده دیگر ارتش و سپاه که برای نظارت بر اجرای عملیات ثامنالائمه در جبهه حضور داشتند، برای ارائه گزارش به رهبر، با یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ نیروی هوایی، عازم تهران بودند. اما بر اثر سقوط این هواپیما در حدود ساعت ۸ بعد از ظهر روز هفتم مهرماه در بیابانهای کهریزک، ولیالله فلاحی و سایر فرماندهان کشته شدند.