loader image
پرش به محتوا

شهید عباس دوران

شهید عباس دوران از شهدای شاخص ارتش: در این صفحه می توانید از اطلاعات دقیق و کامل در مورد زندگی نامه، وصیت نامه، خاطرات، لحظه شهادت و … شهید عباس دوران بهره ببرید.

زندگی نامه شهید عباس دوران – خلاصه زندگی نامه

شهید عباس دوران، در شهر شیراز دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را سپری کرد و نهایتا در دبیرستان مشغول به ادامه تحصیل شد. وی موفق شد در سال ۱۳۴۸ مدرک دیپلم خود را از دبیرستان سلطانی دریافت کند.

 

شهید عباس دوران که یکی از شهدای شاخص جنگ به شمار می رفت، در همان سال ۱۳۴۸ به عضویت فرماندهی مرکز آموزش هوایی در آمد. وی در سال بعد وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و در سال ۱۳۵۱ جهت طی نمودن دوره خلبانی، پس از سپری کردن دوران مقدماتی پرواز، ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد.

 

شهید عباس دوران پس از گذراندن دوره تکمیلی زبان انگلیسی در پایگاه “لکلند” سن آنتونیو تگزاس، در ایالت می سی سی پی مهارت های خلبانی را در پایگاه “کلمبوس” آموخت و توانست پرواز با هواپیماهای بونانزا، تی ۴۱ – تی ۳۷ را نیز انجام دهد.

شهید عباس دوران: مردی که بغداد را لرزاند

شهید عباس دوران، به علت مصدومیتی که در اسکیت سواری برای پای چپش پیش آمد، ‌نزدیک به ۲ ماه هیچگونه برنامه پروازی نداشت.

وی پس از بهبودی و اخذ نشان خلبانی، این بار در قامت یک خلبان زبده در سال ۱۳۵۲ به ایران برگشت و در همان ابتدا در پایگاه یکم شکاری مشغول انجام وظیفه شد و خیلی زود در پایگاه سوم شکاری F4 نیز به مسیر خدمت در راه میهن ادامه داد.

شهید عباس دوران که تجاوز به مرزهای وطن را همچون سایر شهدای جاودانه میهن برنتابید، تصمیم گرفت دوشادوش هم رزمان خود به دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازد و پس از ۱۰۳ سورتی پرواز جنگی، اگرچه خیلی زود و جوان ولی قهرمانانه پا در راه شهادت گذاشت.
در وصیت نامه شهید عباس دوران، رشادت و دلاوری موج می زند. قهرمانی که همواره حراست از جان و ناموسش برایش از هر چیز دیگر با ارزش تر بود.

 

سرتیپ خلبان، شهید عباس دوران، به نزدیکان و همکارانش همیشه تاکید داشت که هرگز سر خود را مقابل زورگویی و ستم دشمن فرو نخواهد آورد و حتی اگر هواپیمای وی نیز مورد اصابت موشک های رژیم بعثی قرار گیرد، لاشه های هواپیمای خویش را بر سر دشمنان خوار این مرز و بوم خواهد کوبید. این شهید پر آوازه تا لحظه آخر زندگی خود، متعهد به عهد خود ماند و درس ایثار به جهانیان داد.

شهید عباس دوران در تاریخ هفتم آذرماه ۱۳۵۹ در ابتدای جنگ با دلاوری و سلحشوری، در کنار دیگر خلبان شهید پر آوازه، شهید حسین خلعتبری، پنج فروند ناوچه دشمنان را در اسکله الامیه و البکر در عملیات “مروارید” ساقط کرد و به اعماق آب های خلیج همیشه فارس فرستاد.

داستان های حماسی از این دست از سوی هم رزمانش کم بر سر زبان ها نیفتاد همچون منهدم نمودن ۹ فروند از جنگنده های رژیم صدام حسین با هوشمندی و ابتکار عمل مثال زدنی وی که پس از نابود کردن یکی از فروندهای دشمن، هشت هواپیمای دیگر را مجبور به ترک آسمان های کشور کرد. وی در این عملیات، فرماندهی دو هواپیما را بر عهده داشت.

 

شهید عباس دوران لحظه ای برای حفظ سرزمین پاک و مقدس ایران، درنگ نمی کرد و همواره در تکاپو برای نقش بر آب کردن نقشه های دشمن در آسمان های ایران و عراق بود.

چگونگی شهادت و لحظه شهادت شهید عباس دوران

همچون سایر شهدای ارجمند راه وطن، شهید عباس دوران نیز در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۱ شربت شهادت را سر کشید و در پروازی که رهبری آن را بر عهده داشت، به منظور ضربه مهلک به شبکه دفاعی و امنیتی عراق که به ادعای صدام نفوذ ناپذیر بود، به همراه ۵ تن از دیگران خلبانان کار کشته ارتش جمهوری اسلامی ایران قبل از سپیده دم، به قلب دشمن نفوذ کرده و باران بمب بر سر نظامیان رژیم بعثی فرود آوردند که این رشادت در مسیر بازگشت از عملیات با اصابت هواپیما وی به نیروهای دشمن نیز دو چندان شد و این شهید پر آوازه همچون سایر شهدا، به دیار حق شتافت. آنها ابتدا ارتش رژیم بعثی صدام را با موشک پراکنی های متعدد غافلگیر کرده و در مسیر بازگشت، با اینکه میتوانست در کنار دیگر سرنشین هواپیما و همیار خود ستوانیکم، منصور کاظمیان، با چتر نجات از هواپیمای خود خارج شده و سالم به مقر خود برگردد، اما تصمیم گرفت ضربه مهلک تر و کارآمدتری به سپاه دشمن بزند و هواپیمای خود را مستقیم به سپاه موشک زد و شهادت را به بازگشت ترجیح داد. این اقدام وی باعث شد که دیدار سران غیرمتعهدها در بغداد با حضور صدام صورت نگیرد.

بقایای پیکر بی جان این قهرمان ملی، نهایتا در سال ۱۳۸۱ با پیگیری کمیته جستجوی مفقودین در جمع خلبانان و مسئولان وقت، در پنجم مرداد ماه، در طی مراسمی باشکوه در میدان صبحگاهی ستاد نیروی هوایی تشییع و جهت خاکسپاری توسط یک فروند هواپیما سی ۱۳۰، راهی زادگاه وی یعنی شهر شیراز شد.

 

شهید عباس دوران در زمان شهادت ۳۲ سال داشت و امیررضا دوران، تنها فرزند به جا مانده از این قهرمان جاودانه نیروی هوایی ایران می باشد.

خاطرات شهید عباس دوران

مسئولان شهر شیراز در بهار ۱۳۶۰ به علت شجاعت ها و اعمال دلاورانه شهید عباس دوران، خیابانی را در این شهر به نام او به ثبت برسانند. از این رو، وی دعوت نامه ای را برای تقدیر از وی در یک مراسم باشکوه دریافت می کند و از ارزش های این بزرگوار احترام و ستایش به عمل می آید. نیروهای اشغالگر بعثی به علت ضربات متعدد و مهلکی که وی به ارتش آنها وارد کرده بود، بسیار در تلاش بودند تا وی را ترور کنند. یکی از این تلاش ها در همین مراسم بود که خوشبختانه این دسیسه شوم دشمن خنثی شد.

درد و دل ها و وصیت نامه شهید عباس دوران:

هشتم تیر ۱۳۶۰

۱- دوست ندارم خستگی های خودم را با خود به خانه ببرم. نمی خواهم با همسرم درباره سختی ها صحبت کنم. میخواهم وقتی به خانه برگشتم، چهره خندان و شادی داشته باشم تا دل همسرم با دیدن حال خوب و خوش من نیز شاد شود. اما چه میشه کرد؟
من به همه چیز حساس شده ام. معده درد دارم. دکتر می گوید این تنها به خاطر ضعف اعصاب است. چطور می توانم از خشم و عصبانیت درونی خودم رها شوم؟
آن روزی که نام یک بلوار را به اسم من زدند، شادی و خوشحالی را در چشمان همسرم و خانواده ام می دیدم. من تنها به خاطر دل همسرم و این مردم خوب و خوش قلب، حواله زمین را گرفتم. اما وقتی به خانه رسیدم، شدیدا ناراحت شدم و تصمیم گرفتم حواله زمین را پاره کنم. با خود گفتم که آیا آنها فکر می کنند که ما سختی و جنگ را در آسمان به جان می خریم تا به ما حواله خانه و زمین بدهند؟

باید تلاش می کردم تا با خوش زبانی، همسرم را قانع کنم که من مردی نیستم که بتوانم به زندگی پشت میزی و دستور دادن، عادت کنم و انتقال من به تهران فرقی با مرگ برای من ندارد.

۲- شهید عباس دوران در زمان پرواز، زیاد حرف نمی زد و اکثرا سکوت می کردند. وی همیشه می گفت که اگر دیدید در هنگام پرواز از مسیر خود منحرف شدم یا تعادل خود را از دست داده بودم، با من در تماس باشید و خودتان هم حواستان جمع باشد. بسیاری از هم رزمانش از وی شنیده بودند که اگر هواپیمای وی مورد اصابت دشمن قرار گرفت، هرگز آن را ترک نخواهد کرد و با همان هواپیما به دیواره دشمن نفوذ خواهد کرد.

۳- وقتی شهید عباس دوران قصد داشت به پاس خدمات و فداکاری هایی که در راه وطن انجام داده بود، از پایگاه هوایی بوشهر به تهران منتقل شود، بسیار مورد تشویق همسر خویش برای عملی کردن این تصمیم قرار گرفت اما وی در یادداشت های خود نوشته بود که باید به همسرم توضیح دهم که پشت میز نشینی کار من نیست و این عمل تفاوت با مردن برای من ندارد.

۴- تابستان سال ۱۳۶۱ بود که صدام حسین چند ماه زودتر بنزهایی تشریفاتی را برای ساماندهی اجلاس سران غیر متعهد در بغداد خریداری و آماده کرده بود و همچنین تاکسی های نمایشی در سطح شهر به نمایش گذاشته شده بود. در همین ایام بود که شهید عباس دوران که آخرین پرواز خود را بر آسمان عراق انجام میداد، در ۱۳ تیر ماه، پالایشگاه الدوره را با جنگنده های محبوب خود یعنی E3_F4 ۶۵۷۰، بمباران کرد و باعث شد که صدام حسین، رویای برگزاری این اجلاس بین سران غیر متعهد را با خود به گور ببرد و بار دیگر ارزش خود را به عنوان یک فرمانده هوایی درجه یک با رشادت و دلاوری خود به نمایش بگذارد.

۵- یکی از عملیات های قهرمانانه شهید عباس دوران، بدون شک نبرد هوایی ای بود که بعدها در نیروهای هوایی به نام A_DoWran نامگذاری شد جایی که این شهید پر آوازه، پس از تجاوز ۹ فروند هواپیمای نیروهای عراقی در خاک خوزستان، ۲ فروند را در عملیاتی که لیدری آن را بر عهده داشت، ساقط کرده و موجب ترس و وحشت انداختن در نیروی هوایی عراق شد که تا آن زمان به این شکل در دام غیرت و توانمندی تارهای نیروی هوایی ارتش ایران گیر نیفتاده بودند و فرار را به قرار ترجیح دادند. این نبرد هوایی تنها بار دیگر ثابت کرد که چرا یک ایرانی باید همواره به سرزمین خود ببالد و افتخار کند.

۶- در عملیاتی دیگر در تاریخ ۷ شهریور ۱۳۵۹، شهید عباس دوران بار دیگر از جان مایه گذاشت و در حملاتی شوکه کننده برای ارتش بعثی، دو ناوچه این رژیم متجاوز را در محدوده اسلکه “الامیه” و “البکر” به سرنگونی کشاند. شهید عباس دوران و سایر خلبانان این عملیات، به طور مداوم هواپیماهای خود را دراین عملیات تعویض می کردند و حتی در روایات آن روز آمده که وی از یک هواپیمای مسلح خارج شده و بدون فوت وقت به هواپیمای مسلح دیگری می رفت. این ماموریت بدون شک حتی برای خلبانان حرفه ای نیز سخت و دشوار بود ولی شهید عباس دوران پا پس نکشید و هر چه در توان داشت، در این عملیات پیچیده و طاقت فرسا برای آزاد سازی شهرهای اشغالی وسط گذاشت و حتی وقتی میتوانست به دستور مافوق هایش، عملیات را نیمه کاره تمام کند، او قبول نکرد و شجاعانه به استقبال دشمن کرد و دو اسکله را با خاک یکسان کرد. از همین رو گفته می شود که دو خلبان معروف نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شهید عباس دوران و شهید خلعتبری، به تنهایی نیروی دریایی عراق در هم کوبیدند و اثبات این ادعا در این عملیات جاودانه مشهود است.

۷- امروز پرواز cas را انجام دادیم و من در جایگاه دوم بودم. در جایگاه اول، سرتیپ محمود ضرابی و خلبان عسگری حضور داشتند. منم در جایگاه دوم بودم و پیروان به من کمک می کرد.
ما در ارتفاعات بالا بودیم و وقتی به اهواز رسیدیم، ارتفاع را به ۵ هزار پا کاهش دادیم. نیروهای دشمن در نزدیکی ما بودند و به ما تیراندازی می کردند. البته با تاخیر ۵ دقیقه در محل تعیین شده حاضر شده بودیم. با یک گروه از هواپیماهای اف ۵ خودی روبرو شدیم که اتفاق خاصی نیفتاد. نیروهای دشمن داشتند سنگرها را تخریب می کردند و ما هم منابع توپخانه یا زرهی که به فرمانده و تجهیزات نظامی مسلح باشد، نداشتیم. ما موشک های خود را به سمت نیروهای دشمن پرتاب کردیم و با چشمانم دیدم که یکی از تانک های دشمن آتش گرفت. من در این لحظه در ارتفاع ۵۰۰ پایی بودم.

۸- در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۶۰، در آستانه عملیات بیت المقدس، رژیم بعثی نیروها و تجهیزات زیادی رو از جنوب کشور وارد خاک ایران کرده بود و این همین هنگام بود که نیروی هوایی ما تصمیم گرفت این تجهیزات را نابود کرده تا کمبود قدرت خود در نیروی زمینی را این بار از طریق مسیر هوایی جبران کند و خب چه کسی بهتر از شهید عباس دوران برای فرماندهی این عملیات جسورانه. ۱۵ خلبان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش، پس از کسب اطلاعات لازم جهت انجام عملیات از سوی فرمانده عباس دوران، به پرواز در آمدند و با رهبری وی، پایگاه های دشمن مورد بمباران شدید قرار گرفت و این چنین بود که مسیر برای فتح خرمشهر نیز باز و هموار شد.

۹- شهید عباس دوران یکی از عناصر اصلی جنگ در نبردهای هوایی با نیروهای عراقی بود به گونه ای که عراقی ها آرزو داشتند وی را اسیر کنند چرا که از وی شدیدا می ترسیدند و می دانستند که مغز متفکر اکثر عملیات های هوایی موفق ارتش جمهوری اسلامی ایران، عباس دوران است. شاید باورکردنی نباشد اما این شهید پر آوازه، در طول ۲۲ ماه حضورش در جنگ، ۱۲۰ پرواز عملیاتی را به ثبت رسانده بود که در نوبه خود یک رکورد بی بدیل در نیروی هوایی به حساب می آمد و تعداد خلبان هایی که بتوانند چنین کار دشواری را در جهان انجام دهند، انگشت شمار است.

 

۱۰- کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد یک کنفرانس مهم برای صدام حسین محسوب میشد چرا که وی می توانست ریاست آن را به مدت ۸ سال بر عهده بگیرد و از نظر سیاسی، طبیعتا این عملیات برای جمهوری اسلامی ایران کلیدی و مهم بود.
در همین میان بود که شهید عباس دوران که پس از ماه ها حضور در خط اول جنگ، نه در زمین بلکه در آسمان ها، تصمیمی گرفت که نه تنها ضمانت نامه حفاظت از مرز و بوم این کشور و جان و ناموسش در سالیان آینده بود بلکه وی را به چیزی که شدیدا بهش علاقه داشت و برایش می جنگید نیز می رساند یعنی آسمانی شدن.
آری. وی پس از سال های جنگیدن در آسمان ها برای نام مقدس ایران و کشورش، باز به فراتر از آن می اندیشید و آنجا بود که وقتی میتوانست پس از اتمام عملیات و به آتش کشاندن نیروهای متعدد عراقی و ایجاد ناامنی در شهر بغداد که عامل لغو اجلاس صدام حسین شد، راه شهادت را به راه بازگشت ترجیح داد و علی رغم اینکه با عشق و علاقه به کابین عقب خود اجازه خروج داد، خود تصمیم گرفت با هواپیمایی که هدایت آن را بر عهده داشت، به ساختمان های نظامی بغداد خود را بکوبد تا هم شعله خشمش دامن نیروهای غاصب بعثی را بیشتر از آن چه بود، بگیرد و هم اینکه به عهد خود مبنی بر اینکه بعثی ها آرزوی اسارت مرا با خود به گور خواهند برد، وفا کند.
بقایای پیکر بی جان وی، پس از سالیان دراز، سرانجام در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۸۱ وارد خاک ایران شد و در شهر آبا و اجدادی خویش یعنی شیراز و در قبرستان دارالرحمه تن بی جانش، تا ابد آرام گرفت.

تازه ترین اخبار

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
fa_IRفارسی

ثبت نام شما در خبرنامه سایت مجمع یادگاران شهدای ارتش با موفقیت انجام شد